کار ما از تجربه ی 400 ساله ی دنیای مدرن بسیار سخت تر است و باید بدانیم که عالم بر تدریج و تدرّج استوار است. شجره ی طیبه ی اجتهاد در فقه شیعه، نشانه ی تکامل معارف و علوم الهی است و از اصل دین، فرعی را اتخاذ و تولید کردن است. باید بدانیم هیچ چیز آماده ای در دسترس نیست و علم انسانی مطلوب با هر پسوندی نیاز به تلاش و سعی فراوانی دارد.
جامعه ی مخاطبان جشنواره ی عمار، از دو مشخصه ی مهم در جامعه شناسی مخاطبان و مصرفکنندگان سینمای ایران تبعیت نمی کند: یکی توزیع جغرافیایی و دیگری توزیع در نظام قشربندی اجتماعی. همچنان که محل اکران فیلمهای این جشنواره هم از مکان معمول (سالن های سینما) فراتر رفته و به مکانهایی مانند مسجد و دیگر مکانهای عمومی غیر مرتبط با سینما رسیده است. می توان از این وضعیت به هنجارشکنی در گستره ی جغرافیایی و نظام قشربندی جامعه ی مخاطبان سینما در ایران یاد کرد.
اشاره: مهمترین انتظاری که از پژوهشهای علوم انسانی در وضعیت کنونی کشور ما میرود، چیست؟ این انتظار و طرح مسائل، چه چالشهای نظری برای پژوهشگر علوم انسانی به بار میآورد؟ آقای دکتر حاجی حیدری سعی میکند تا در یک یادداشت مروری که اختصاصاً برای وبگاه سوره تهیه شده است، با طرح وضعیت کنونی دنیای اسلام، چالش انتظار از پژوهشهای کنونی و پژوهشگران را در لایههای معرفتی و مبانی نظری مطرح نمایند و نحوهی حل آن را با ارتفاع گرفتن از مسائل کنونی مشخص نمایند.
درسـگفتار نظریههای عقلانیت از چهارشنبه 21 آبان 93 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به همت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار می شود.
این جلسات هر هفته چهارشنبه ها ساعت 14 تا 16 با حضور آقای دکتر سعید زیباکلام ، استاد دانشکده فلسفه دانشگاه تهران در این دانشکده برگزار میگردد.
حکمت متعالیه یک مکتب عقلانی است و شما یک گزارهی احساسی در آن نمیبینید. تاریخ نشان داده است که هرگاه فلسفه کنار رفته است، احساس غلبه پیدا کرده است و عقل رانده شده است. همیشه فلسفهها و حکمتها بودهاند که حافظ عقل بودهاند و آن را توسعه بخشیدهاند، به عقل میدان دادند و از آن بهره بردهاند و نیز جایگاه رفیعی برای عقل قائل شدند.
کار به جاهای حساسی رسیده است. کار پایان نامه نویسی، پروژه سازی و نمره فروشی به رشتههای پزشکی رسیده است. خب؛ شاید برخی به خطا، از فساد و تعفن در مدارک علوم انسانی یا حتی فنی، هراس و واهمهای نداشتند و نداشته باشند، ولی امروز مردم اعتماد خود به طبیب را هم دچار تردید میبینند. باید برای این وضع فکری کرد
چرا پس از ورود علوم اجتماعی به ایران، نظریهپردازی در این حوزه در کشور وجود ندارد!؟ پاسخ این است که نگاه ما به علوم اجتماعی نگاهی مجتهدانه نیست، نگاهی مقلدانه است؛ علوم اجتماعیای که در اروپا و امریکا تولید میشود نص است و ما اجازهی اجتهاد در برابر نص را نداریم.
اگر بیتوجه به این مهم، منتظر تدوین پیشفرضها و بنای علوم انسانیِ متفاوتی بنشینیم و قید علوم اجتماعی موجود را بالکل بزنیم، تندباد مشکلات و بحرانها جامعهمان را با خود خواهد برد.
گرچه امروزه بیشتر از نصف مردم جهان، در مرز اقیانوسها زندگی میکنند، اما تنها معدودی از آنها چیزی از دریا میدانند. اقیانوسشناسی به عنوان یک دانش، هنوز بسیار نوپاست. چنانکه دیوید هلوارگ[1]، پژوهشگر دریایی مینویسد: «چیزهایی که دربارۀ قسمت تاریک ماه میدانیم به مراتب بیشتر از دانشمان دربارۀ اعماق اقیانوس است». با وجود این، بسیاری […]
ما برای تولید مبانی یا فلسفههای مضاف، هم محتاج تأملات «نظری» و «فلسفی» و «انتزاعی» هستیم، هم رجوع به «واقعیتهای جهان انسانی»، راهگشا و نافع است. در حقیقت، به نوعی «تعامل متقابل» میان مباحث «ذهنی» و «عینی» یا «تجریدی» و «تجربی» حاجت داریم.
این انسان جدید از نظم سیاسی و تا حدودی اجتماعی قبلی گسسته و هنوز در نظم جدیدی الینه نشده است. از همین رو بیشترین فضای آزاد را برای کنش اجتماعی پیش رو دارد. در این فضا او هر جا می رود چیزی نو می آفریند و تجربه ای جدید که قبلا در نه در آگاهی ها و نه در تاریخ وجود نداشته است انباشت می کند. کمیته، سپاه، بسیج، جهاد و جنگ،مسجد،هیات، ادبیات و هنر و فرهنگ و اجتماع شهری و روستایی از مهمترین نمودهای عینی این انسان جدید است.
گرد هم آمدن استادان و دانشجویان حوزة علوم اجتماعی و تبادل نظر آنها با یکدیگر، امر مطلوب و مبارکی است، اما به شرط آنکه «سازوکار» و «رویّة» معقولی برای آن درنظر گرفته شود؛ اما در این نشست، چنین امری صورت نپذیرفت. اینکه بدون «قاعده» و صرفاً بر اساس «دعوت» و «تعارف»، کسانی سخن بگویند، کار را به فرجام نخواهد رساند
جامعه شناسی با روش تجربی اغاز شد و همه ی روش های مبتنی بر عقل یا متافیزیک را مهمل دانست.و با حس گرایی و پوزیتیویسم ادامه پیدا کرد. شاید در دهه های اخیر در بین جامعه شناسان پست مدرن کسانی به انتقاد از روش تحقیق های مذکور برخاسته باشند اما فقط در مقام سلب ظاهر شدند و می توان گفت تلاش خاصی در جهت ایجاب در بحث روش نشده است.