البته آزادی از نوع انگلیسی هم داریم که از یک طرف با چند میلیون دوربین در کوچهپسکوچهها و شنود و کنترل علنی تماسها، صفحات اینترنتی و ایمیلهای شخصی مردم، علیرغم شعار خصوصیسازی و فردگرایی و آزادی، عملاً چیزی به نام حریم خصوصی و آزادی فردی برای شهروندان خود هم در آمریکا و اروپا باقی نگذاشت. علیرغم شعار فردگرایی، آزادی شخصی و حقوق فردی، شدیدترین کنترلهای تکنولوژیک و سانسورهای پلیسی، به مراتب بدتر و سختگیرانهتر از کمونیستها و فاشیستها و البته هوشیارانهتر از آنها اِعمال میکنند و در بسیاری از کشورهای جهان اسلام، همینان در این صد سال، خطّ کودتا و دیکتاتوری و شکنجه را حاکم کردند و از آن طرف هم «هایدپارکی» در گوشه لندن تعبیه کردند که ظاهراً هرکس هرچه میخواهد، آنجا بگوید و بکند ولی در حاشیه جامعه باشد و تنها برای چند نفر اطرافیان خود درددل کند یا مثلاً برهنه شود و از این قبیل کارها! آزادی فریبکارانه و عوامفریبانه، تنها نوعی سوپاپ اطمینان است.