من به جاي اين كه اين جنگ را از منظر منازعه نيروها تحليل بكنم و بگويم امام خمینی اينجا و صدام اينجا است، در عوض ميگويم در دوران جنگ چه صورتبندي هاي زباني شكل گرفت؟ چه شعارها، چه صورتبندي هاي سينمايي، چه تئاتر، چه ادبيات، چه فلسفه، چه انديشهاي خلق شد؟ اگر من جنگ را اين گونه بنويسم، از منظر مفاهيمي كه جنگ طرح كرد، از منظر گزارهها و عبارت هايي كه جنگ طرح كرد، اين تاريخ فرهنگيِ جنگ ميشود. يعني جنگ را در زبان جنگ جستجو كنم.
برخی معتقدند سبب این اختلاف دستیابی به مزایا و نیازهای زیستی انسان است که به حسب فطرت هر انسانی برای کسب معاش و رفع نیازها برای آن تلاش میکند و این امر موجب کشمکش و اختلاف میگردد که نیازمند وضع قوانینی است که به این اختلافات پایان دهد؛ بنابراین یکی از اهداف تشریع دین نیز به منظور پایان دادن به اختلافهای ناشی از زندگی اجتماعی است تا انسانها را به رعایت حقوق یکدیگر و عدل و انصاف راهنمایی کند(طباطبایی، 112)؛ چنانکه یکی از اهداف ارسال رسل نیز همین اقامه قسط و عدل در جامعه و رفع اختلاف از آنان است. (حدید/ 25؛ بقره/213)