یکی از آسیبهای مهم این جریان های فکری، از حیث نظریه پردازی، اتکای مفرط آنها به رویکردهای ساختگرایانه و پساساختگرایانه است که در هر دو تلاش فردی و مومنانه نادیده گرفته میشود. در واقع این جریان ها به نام حوالت تاریخی و نظام جامع و نظایر آن، امور را به ساختارهایی حواله می دهند که از دسترس و کنترل ما خارج است و ما به عنوان افراد عملاً کاری از پیش نخواهیم برد، یعنی عمل فردی را نفی نمی کنند اما به ما میگویند که در نهایت هیچ تغییری ایجاد نخواهید کرد. اوضاع تا زمانی که آن امر ساختاری اراده نکند، همین گونه خواهد بود.